بیش از 300 تن از استادان، نمایندگاه طلاب، مبلغان و پژوهشگران و محققان حوزه علمیه قم در نامهای خطاب به آیت الله یزدی تصریح کردند:از سایر بزرگان حوزه می خواهیم در این شرایط حساس کنونی به یاری نظام جمهوری اسلامی بشتابند و کسانی را که گول خناسان را خورده اند ، هشدار دهند و مردم را در فتنه های گمراه کننده تنها نگذارند.
به گزارش خبرگزاری
رسا، 306 تن از استادان، نمایندگاه طلاب، مبلغان، پژوهشگران و محققان حوزه علمیه قم با امضای نامهای خطاب به آیت الله محمد یزدی، رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاکید کردند: ما سخنان روشنگرانه و شجاعانه آن عالم آگاه را ارج نهاده ، حمایت قاطع خویش را از دیدگاه های جنابعالی اعلام می کنیم.
در بخشی از این نامه آمده است: حوزه های مقدسه علمیه و روحانیت معظم شیعه، در طول تاریخ، پاسداران بزرگ سنگرهای عقیدتی و مدافعان حقوق مردم و تکیه گاه آنان در آشوب ها و فتنه ها بوده اند و حضرتعالی بحمدلله یکی از این استوانه های سرفراز هستید که با درک شرایط به روشنگری می پردازید.
در ادامه این نامه تصریح شده است: فتنه ای که پس از انتخابات با مدیریت دشمنان انقلاب اسلامی و با بی تدبیری برخی افراد در داخل کشور پدید آمد، پس از سخنان خیرخواهانه و جامع الاطراف ولی فقیه زمان، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای – دامت برکاته- ابعاد آن آشکار و با درایت نظام و آگاهی مردم مهار شد و انتظار این بود که رییس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام با تدبیر، آرامش به وجود آمده را پاس بدارند و دسیسه های دشمنان را آشکار کنند، ولی در کمال ناباوری در قامت رهبر اپوزیسیون و اقلیتی که خود را اکثریت می پندارند، ظاهر شد و با سخنانی متعارض با متون روایی و فقهی و نظرات فقیهان و متکلمان بزرگ شیعه، جنبه ی دینی مشروعیت جمهوری اسلامی را نادیده گرفت و با کتمان ده ها آیه و روایت در باب رهبری الهی و فصل الخطاب بودن سخنان ولی فقیه، به تکرار سخنان کاندیدای ناکام و حامیان رسانه ای او پرداخت.
این نامه میافزاید: این سخنان، آن قدر تعجب آور بود که محسن مخملباف سخنگوی ستاد آقای موسوی در خارج از کشور با تجلیل از خطیب نماز جمعه، گفت: صحبت های آقای هاشمی خلاف انتظار من بود. متاسفانه اظهارات جناب آقای هاشمی، با استقبال گسترده رسانه های بیگانه و ضد انقلاب مواجه شد و موجب ناخرسندی مردم مسلمان ایران و نمازگزارانی که سال ها به ایشان اقتدا کرده بودند، شد.
در بخش دیگر این نامه تاکید شده است: آیا ستم نیست که آشوبگران و قانون شکنان و کسانی که نه تنها به اموال عمومی و خصوصی مردم رحم نکردند بلکه حداقل 8 بسیجی را شهید و بیش از 400 نفر از نیروهای انتظامی و حافظان امنیت کشور را مجروح نمودند و خانه ی خدا(مسجد) را به آتش کشیدند، مردم خوانده شوند و خواستار آزادی بدون قید و شرط آنان گردند آیا این خود گناه بزرگی نیست؟
در بخشی از نامه یادآوری شده است: آیا باید از مردم مظلوم آسیب دیده دلجویی شود، یا از اغتشاشگران و آدم کشان، چرا حتی یک بار هم از کسانی که منشا این فتنه هستند انتقاد نشد؟ شگفتا! مرد بحرانها، چرا بحران آفرینی می کند و در تشخیص مصلحت نظام دچار مشکل شده است!
در پایان نامه خطاب به آیت الله یزدی آمده است: ما سخنان روشنگرانه و شجاعانه آن عالم آگاه را ارج نهاده، حمایت قاطع خویش را از دیدگاه های جنابعالی اعلام می کنیم. ضمن این که از سایر بزرگان حوزه می خواهیم در شرایط حساس کنونی به یاری نظام جمهوری اسلامی بشتابند و کسانی را که گول خناسان را خورده اند ، هشدار دهند و مردم را در فتنه های گمراه کننده تنها نگذارند.
گفتنی است، حجج الاسلام و المسلمین احمد سالک، جلیل جلیلی فرد، عبدالکریم فرحانی، سید معزالدین حسینی الهاشمی، سعید فراهانی، محمد دولت خواه، سیداحمد رهنمایی، محمد دشتی، مسلم درگاهی، حسین عبداللهی، و رسول رضوی از جمله امضا کنندگان این نامه هستند.
نوشته شده در چهارشنبه 88/4/31ساعت 5:37 عصر  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()
نوشته ذیل را از یک وبلاگ درباره دلایل و توجیه تغییر مواضع مردم و رهبری درباره هاشمی می خوانید:
یادم می اید وقتی برای اولین بار رفتم نمایشگاهی پیرامون شهدا (بهشت زهرا تهران) ? تا مطلب خیلی متحولم کرد.
?.یک جمله از شهید رجایی با این محتوا:موقعی که بعد از ساعت ها شکنجه وقتی آقای هاشمی را می اوردند سلول او می گفت من معنی واقعی ایمان را همکنون درک کردم.
?.و دومی تصویر یک شهید بود که بی سر در حال جان دادن بود.
تو اون ایام که تو بعد سیاسی فقط رهبر و رئیس جمهور را می شناختم(دوران ریاست جمهوری هاشمی) هاشمی برام یه شخصیت آرمانی شده بود یادم وقتی هاشمی می امد نماز جمعه از ته دل می گفتم هاشمی هاشمی حمایتت می کنیم.
حتی تخریب اون تو انتخابات مجلس شش ام اون را برای من محبوب تر کرده بود.
کم کم من بزرگ شدم و فهمیدم تکنو کرات یعنی چه
کم کم فهمیدم که به بهانه تخصص تعهد را کنار زدن یعنی چه
اما هم چنان خود را یک جوری قانع می کردم
می گفتم امام بعد از ترور او گفته هاشمی زنده است چون نهضت زنده است
می گفتم آقا گفته هیچ کس برای من هاشمی نمی شه (البته وبلاگ نویس محترم اینجا فریب رسانه های تحریف گر را خورده اند. اصل جمله حضرت آقا این است: «هیچ یک از آنها[اشاره به نامزدهای آن دوره] براى من آقاى هاشمى رفسنجانى نخواهد شد» منبع)
اما این جمله امام هم یادم می امد که ملاک حال افراد است
این وجود شک و تردید در من وجود داشت تا انتخابات نهم
که یک هو دیدم دشمنان ملت از چه کسی دارن حمایت می کنند (منظورم آمریکایی ها است نه دوم خردادی ها)
دیدم بعضی ها برای رسیدن به قدرت چه کارهایی که نمی کنند و با چه کسانی که دیدار نمی کنند
بعد از ریاست جمهوری محمود رقیبش به او تبریک نگفت و این یعنی اعلام جنگ
نمی دانم اما شنیدم که در جلسه اول مجمع تشخیص محافظان هاشمی در شان رییس جمهور با او برخورد نکردند
اخبار به سرعت می رسید در قم در سالگرد ?? خرداد یک طلبه اعتراض کرد و...
کتاب ها را ورق زدم ودیدم اقا زادگان در زمان جنگ کجا بودند(کشور های حوزه اسکاندیناوی)
باور کنید خیلی چیز ها را نمی خواستم باور کنم نمی خواستم یک مبارز را با یک فرد تشنه قدرت عوض کنم
اخبار همچنان می رسد و من آرزو می کنم که ای کاش بزرگ نمی شدم.
ای کاش یک نفر بیاید و بگوید تو اشتباه کردی هاشمی هنوز هاشمی است.
نوشته شده در سه شنبه 88/4/9ساعت 10:23 صبح  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()
جمعی از خانوادههای شهدای هفتم تیر در نامهای به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از نامهی قبل از انتخابات وی به رهبر انقلاب انتقاد کردند. این نامه در حاشیه دیدار دیروز این خانوادهها با هاشمی رفسنجانی به وی داده شد. جالب آنکه در حاشیه این دیدار همسر هاشمی رفسنجانی بار دیگر در اظهاراتی تحریک آمیز اهانتهای خود را به رئیسجمهوری اسلامی ایران تکرار کرد.
نامه تعدادی از خانوادههای شهدای با ذکر جملهای از امام راحل مبنی بر اینکه "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد"، آغاز میشود، و در ادامه آن آمده است:
حضور محترم حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای هاشمی رفسنجانی
سلام علیکم
آنچه از گذشته در خاطر ما نقش بسته است مجاهدات، فداکاریها و ازخودگذشتگیهای یاران امام خمینی (ره) برای به ثمر نشستن شجرهی طیبهی انقلاب اسلامی در ایران عزیز میباشد؛ همان انقلابی که آغازگر آن نبی مکرم اسلام و اهل بیت مطهرش (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) بوده و با ظهور آخرین خلیفهی خدا در زمین، عالم را فرا خواهد گرفت. بدون تردید، رمز پیروزی این انقلاب پربرکت در این کشور علوی همانا تمسک این ملت مؤمن به ولایت خدا از طریق تبعیت از ولایت فقیه بوده است. لذاست که دشمنان خارجی و منافقان داخلی بر این امر واقف بوده و نوک پیکان حملات خود را همواره به سمت این رکن رکین نشانه رفتهاند.
داغ دلهای ما از آن زمان وجودمان را سوزاند که وقتی بهشتی و یارانش شجاعانه سینههای مملو از ایمان خود را همچون سدی پولادین برای حفاظت از امام خود در برابر منحرفان سپر کردند، به آتش کینهی کوردلان ولایتستیز دچار شدند. آری، آنان سوختند تا در بحبوحهی فتنهها، صراط مستقیم ولایت را بهتر از گذشته به ما نشان دهند و چه عاقبت به خیر شدند آن پاکان روزگار.
جناب آقای هاشمی رفسنجانی!
سابقهی شما سرشار از مجاهدت در راه اسلام و این انقلاب شکوهمند بوده است. به خاطر داریم که شما همواره خود را همچون سربازی فداکار برای امام و رهبری عزیزمان دانستهاید. اما آنگاه که آن نامهی بدون سلام و والسلام با آن مضمون عجیب و باورنکردنی شما خطاب به ولی امر مسلمین را ملاحظه نمودیم، گویی داغ دلهای سوختهی ما تازه شد. آیا پس از انتشار این نامهی دردآور، شادمانی گرگهای تیزدندانی را که برای دریدن نظام اسلامی، این ثمرهی خون شهیدان مترصد فرصتند، ملاحظه نفرمودید؟ آیا لبخند مخالفین ولایت فقیه و قاتلین بهشتی مظلوم و یارانش، شما را به فکر فرو نبرد؟ درست در هنگامهای که دشمنان خارجی و منافقان داخلی عزم خود را برای ضربه زدن به عمود خیمهی انقلاب اسلامی یعنی ولایت فقیه جزم کردهاند، چگونه به خود اجازه دادید با نگارش و انتشار آن نامهی سؤالبرانگیز، تیری دردآور نیز از جانب شما به سمت این رهبر مظلوم و همهی امت اسلامی روانه شود!؟ آیا بهتر نبود لااقل این سخنان را در جلسات خصوصی خود با ایشان مطرح میفرمودید تا ملت مسلمان ایران، اینگونه دشمنشاد نگردد؟ آیا نمیدانید که اگر خدای ناکرده خدشهای به ولایت فقیه وارد شود، اثری از اسلام ناب، انقلاب اسلامی، روحانیت اصیل و مبارز، شما و ما، باقی نخواهد ماند؟
معیار، ملاک و میزان ما و همهی ملت مسلمان ایران، مواضع و بیانات ولی فقیه عادلی است که همواره کشتی انقلاب را در میان امواج سهمگین بلاها و طوفان فتنهها به سلامت عبور داده است. بیایید همگی به خدا پناه ببریم و این راه را که همان راه امام و شهیدان، به ویژه بهشتی و یارانش بوده است، همچون گذشته با قدرت پشت سر رهبر فرزانهی انقلاب بپیماییم و یک بار دیگر دشمنان داخلی و خارجی را مأیوس نماییم
به امید ظهور عدالتگستر حقیقی در عرصهی گیتی
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته - جمعی از خانواده های شهدای هفتم تیر
منبع
نوشته شده در دوشنبه 88/4/8ساعت 5:17 عصر  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()
هاشمی رفسنجانی پس از آنکه با سکوتش به همراه اقدامات پشت پرده نظیر جلسات مرتب با موسوی و خاتمی، به سازماندهی و تحریک اغتشاشات پرداخته است، امروز از دیدگاه خود به بررسی حوادث انتخاباتی پرداخت و تحولات اخیر را فتنهای پیچیده از سوی عوامل مرموزی دانست که سلب اعتماد و اطمینان آحاد مردم از نظام اسلامی را هدف گرفته است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از مجمع تشخیص مصلحت نظام، اکبر هاشمی رفسنجانی که امروز در جمع خانوادههای شهدای هفتم تیر سخن میگفت ضمن تشریح شرایط زمانی و مکانی وقوع فاجعه هفتم تیر سال 60 سعی کرد خود را شخصیت موثر نظام معرفی کند که دست های مرموزی درصدد جداکردن وی از مردمند. وی گفت: ترکیب منافقین و التقاط چپ، لیبرال و جریان بنیصدر در صدد بودند که با حذف شخصیتهای بسیج کننده مردم و موثر انقلاب، کشور و انقلاب اسلامی را به شکست بکشانند که در اوایل با انجام ترورهای حساب شده، تا حدودی نیز موفق شدند. وی با اشاره به ترور شخصیتی شهید دکتر بهشتی قبل از شهادت ایشان گفت: متاسفانه حجم تخریبها و اتهامات علیه ایشان به قدری زیاد و گسترده بود که پس از شهادت دکتر بهشتی، امام راحل ایشان را شهید مظلوم انقلاب نامید.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت با توجه به تحولات اخیر پس از انتخابات، آن را فتنهای پیچیده از سوی عوامل مرموزی دانست که ایجاد نفاق و جدایی میان مردم و نظام و سلب اعتماد و اطمینان آحاد مردم از نظام اسلامی را هدف گرفته است، وی افزود: هرجا تودههای مردم با هوشیاری وارد صحنه شدهاند این توطئه خنثی شده است.
هاشمی اما باید بداند که مدت هاست در حال دور شدن از مردم بوده و از زمان نگارش نامه فتنه انگیز سرگشاده ای! که آکنده از اسائه ادب و تهدید خطاب به مقام عظمای ولایت بود، اندک اطمینان مردم از وی نیز سلب شد و هم اکنون مورد نفرت ملت شهیدپرور و ولایت مدار کشور است. این جدایی اولا از جانب خود ایشان به واسطه حمایت های بی دریغ از حزب فاسد کارگزاران و فرزندانش در برابر منویات مقام معظم رهبری بوده و ثانیا نه تنها ضربه ای به نظام نیست بلکه باعث تصفیه و بالارفتن خلوص نظام خواهد شد. از این جهت قابل مقایسه با ترور شخصیت شهید مظلوم دکتر بهشتی نیست.
نوشته شده در یکشنبه 88/4/7ساعت 7:46 عصر  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()
با توجه به اینکه هاشمی در نامه بی سلام خود خطاب به رهبر معظم انقلاب با سخنان تحکم و تهدید آمیز برای ایشان تعیین تکلیف کرده بودند، به نظر می رسد مناسب است تا دیر نشده این سخنان امام خمینی ره را مرور کنند و عبرت بگیرند و در حضور ملت از رهبری عذر خواهی کرده سخنان خود را پس بگیرند:
شما امروز باید فکر این را بکنید که از یک چاه عمیقی این مردم شما را نجات دادند.شما حبسها را دیدید و زجرها را چشیدید و الان هم آزادی را و شهد آزادی را داریدمی چشید. برای شکر این نعمت ، شماها خدمتگزار باشید. برای شکر این نعمت ، همه باهم در یک راه باشید. این را من کرارا گفته ام : اگر همه انبیا جمع بشوند در تهران وبخواهند کار بکنند، بخواهند دخالت در امور بکنند، هیچ با هم اختلاف پیدا نمی کنند؛امکان ندارد. برای چه ؟ برای اینکه آنها نفس خودشان را کشته بودند و مبداء خلاف ،نفس انسان است ؛ مبداء همه خلافهایی که پیدا می شود. انسان خیال می کند که نه ، من برای مصلحت این کار را می کنم . عمر خودش را انسان نمی فهمد، وضع خودش را انسان نمی فهمد. شما اگر بخواهید مقایسه کنید - شمایی که می گویید که من برای مصلحت مسلمین فلان کار را می کنم - شما فکر این را در خلوت بکنید که اگر یک کسی دیگر به جای شما بود و بهتر هم مصالح مسلمین را انجام می داد، شما باز همان طور بودید؟می خواستید خودتان نباشید و او باشد؟ یا نه ، می خواهید که این مصلحت مسلمین - به اصطلاحتان - به دست شما انجام بگیرد؟ "منم که این مصلحت را دارم ایجاد می کنم "،این همان شیطان است ؛ همان شیطانی که اغوا می کند آدم را. اکثر اغوائاتش این است که انسان را بازی می دهد، وسوسه می کند در انسان ؛ وسوسه های دامنه دار از همه طرف .وسوسه می کند که تو حالا صاحب قدرت هستی ، تو حالا صاحب کذا هستی ، دیگران چکاره اند؟ شما حالا وزیر هستید، دیگران باید اطاعت بکنند، چشم بسته باید اطاعت بکنند! شما وکیل هستید، دیگران باید از شما اطاعت بکنند و چشم بسته هم باشند! این همه برای این است که انسان خودش را نساخته . اگر انسان خودش را ساخته بود، هیچ بدش نمی آمد که یک رعیتی هم به او انتقاد کند؛ اصلا بدش نمی آمد، از انتقاد بدش نمی امد. (صحیفه نور جلد سیزدهم - صفحه 198)
منبع
نوشته شده در شنبه 88/3/30ساعت 1:56 صبح  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()
به گزارش فارس از قم، حجتالاسلام والمسلمین هادی عظیمی پنجشنبه شب در تجمع طلاب و روحانیون در فیضیه، به بیان مسائل و مشکلات رخ داده در سالهای گذشته پرداخت، و اظهار داشت: کسانی که پشت این حوادث و مشکلات بودند از اول انقلاب تاکنون به نفوذ در ارکان اصلی نظام پرداختهاند و چون در شاخه منافقان نمیتوانستند جایگاهی پیدا کنند در کنار مجاهدان انقلاب مشغول به فعالیت علیه اهداف نظام اسلامی شدند.
وی به حمایتهای هاشمی رفسنجانی از بهزاد نبوی اشاره کرد و گفت: چرا باید هاشمی در مورد بهزاد نبوی اینقدر حساس عمل کند و همیشه حامی وی باشد.
عظیمی با اشاره به نخست وزیری میرحسین موسوی در زمان ریاست جمهوری آیتالله خامنهای افزود: هاشمی همیشه از آغاز انقلاب و حتی قبل از آن پشت پرده به رهبری اتفاقات میپرداخت و او بود که فشار آورد تا موسوی را به عنوان نخست وزیر انتخاب کند.
وی به سخنان مقام معظم رهبری اشاره و تأکید کرد: آیتالله خامنهای در سال 60 و از آغاز انقلاب تاکنون به ما هشدارهای فراوانی دادهاند که باید مراقب کسانی که میخواهند ارکان نظام را بگیرند باشیم و این نشان میدهد ایشان از همان سال 60 با آنها درگیر بودهاند .
وی با اشاره به نفوذ منافقانه کسانی مانند برخی اعضای مجاهدین و مشارکت در نظام اسلامی ادامه داد: این آقایان 27 سال با همه مردم بازی میکردند و در شاخه مجاهدین انقلاب به فعالیت برضد مملکت میپرداختند.
عظیمی به فعالیتهای مؤثر دولت نهم برای مبارزه با فساد اشاره کرد و گفت: چون احمدینژاد دست اینها را از دولت و مسائل مملکتی برید به مخالفت با وی پرداختند.
نوشته شده در جمعه 88/3/29ساعت 3:52 عصر  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()
بسیج طلاب و روحانیون استان سمنان در نامه ای خطاب به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد: جناب آقای هاشمی نگران آینده شما هستیم، تا دیر نشده در افکاری که دیگران به خورد شما می دهند، تجدیدنظر کنید.
به گزارش خبرگزاری رسا، بسیج طلاب و روحانیون استان سمنان با انتشار نامه ای خطاب به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از آینده وی اظهار نگرانی کردند.
متن این نامه به شرح زیر است:
نامه سرگشاده شما باعث تعجب وتاسف دوستداران انقلاب و به ویژه روحانیون پیرو خط ولایت گردید. شما برای اولین بار خطاب به مقام معظم رهبری نامه ای سرگشاده می نویسید که قطعا معنای نامه سرگشاده را به خوبی می دانید.
نامه شما دارای تناقضات و ابهامات فراوانی است که لازم است از سوی شما روشن شود لذا به منظور تنویر افکار عمومی سوالات ذیل را پاسخ دهید تا با روشن شدن ابعاد واقعی نامه امکان اظهار نظر فراهم آید.
1- شما در نامه خود اشاره به اخلاق می کنید! چرا بر خلاف آموزه های دینی نامه را بدون سلام و تحیت نوشته اید؟! عمل به آموزه های دینی را از چه کسی باید آموخت.
2- زبان مکاتبه به مقام بالاتر اقتضا می کند که محترمانه باشد نه زبان تحکم و تهدید، لطفا این نامه را دوباره بخوانید و بدون حب و بغض درباره آن قضاوت نمائید، آیا زیبنده شخصیتی چون جنابعالی است که این چنین نامه ای بنویسید، حضرت آیت الله نکند دیگران نوشته اند که خدا کند چنین باشد و شما بدون مطالعه آن را امضاء نموده باشید که در هر دو صورت چه نوشته باشند و چه نوشته باشید انشاء چنین نامه ای از شما بعید است نکند شما هم مثل آن کاندیدایی که ادعا می کند بیست سال ممنوع التصویر بوده است! نمی توانسته اید با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ملاقات نمایئد.
3- آقای هاشمی چرا شما هم مثل کاندیدایی که از او حمایت می کنید که اول استعفایش را رادیو بی بی سی خواند و بعد به رویت امام رسید نامه شما هم ابتدا در اختیار سایت ها و خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت و بعد به رویت مقام عظمای ولایت رسید؟! منظور از این کار چیست آیا این کار شما چراغ سبری به فرصت طلبان نبود؟!
4- جناب آقای هاشمی ادعا می کنید به خاطر اینکه صاحب منصب هستید و جز رجال سیاسی، به صورت مستقیم در تایید یا نفی کاندیداها اظهار نظر نمی کنید ولی رهبری نظام (به خلاف شما که حزبی هستید) فرا جناحی است و متعلق به همه مردم هستند می خواهید جناحی عمل کند و از محدود افراد خاندان شما حمایت کند؟! و برای حفظ موقعیت خاندان خود از رهبری هزینه می کنید؟! شما هر چه مسئولیت دارید از رهبری گرفته اید، حال سوال جدی اینکه شما و جایگاه شما مهمتر است یا جایگاه رفیع ولایت؟!
5- آقای هاشمی، محور حرکت این نظام ولایت است و بس و هیچ کس نباید و نمی تواند محور حرکت نظام باشد، مردم ایران با هوشند، بیدارند و سیاسی و با هر کس از این محور فاصله بگیرد از او فاصله می گیرند، القاب و مناصب مانع شناخت مردم نمی شود.
6- شما از رئیس جمهور و کاندیدای مرحله دهم انتخابات ریاست جمهوری (دکتر احمدی نژاد) گلایه کرده اید و فرموده اید اخلاق را رعایت نکرده اند، جناب آقای هاشمی لطفا نیم نگاهی به بستگان خود کنید چه کسی دوران چهار ساله را دوران نکبت خواند، چه کسی ایران را بر باد رفته می داند و چه کسی انتخاب دکتر احمدی نژاد را به باد استهزاء گرفته؟ آیا اهانت به رئیس جمهور جرم نیست. حضرت آیت الله چرا نومن به بعض و نکفر به بعض شده اید.
7- آقای هاشمی زحمات شما برای انقلاب قابل اغماض نیست و بلکه قابل تقدیر می باشد اما چه کسی شما را معادل انقلاب دانسته که حالا به خاندان شما بر فرض که توهین شده است برای انقلاب احساس خطر می کنید؟!! این همه خود بزرگ بینی برای چیست؟!!
8- آقای هاشمی از کدام آتش فشان صحبت می کنید از کدامین دود به آسمان رفته می نالید؟ آیا در مراسم ارتحال ملکوتی حضرت امام (ره) که رهبر عظیم شان انقلاب همه را دعوت به حضور حداکثری نمودند و فرمودند هر کس بخواد تنش ایجاد کند و آسایش مردم را بهم بریزد یاخائن است یا غافل، نشنیدید که این گونه اقدام به نگارش نامه کردید.
9- و سرانجام جناب آقای هاشمی نگران آینده شما هستیم، می دانید و می دانیم حفظ اصل نظام از حفظ افراد مهم تر است تا دیر نشده در افکاری که دیگران به خورد شما می دهند تجدید نظر کنید و بدانید والعاقبه للمتقین. منبع
نوشته شده در جمعه 88/3/29ساعت 3:32 عصر  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ