محسن رضایی دوباره با صدور بیانیه ای ضمن تعریف از برنامه های انتخاباتی خود و به انتقاد مجدد از بی توجهی دولت به امثال وی (به عقیده ما شکسته شدن حلقه 400 نفره مدیران) باز هم نتوانست ادعاهای تند خود و ستادش را در مورد انتخابات پنهان کند و روند برگزاری انتخابات را زیر سوال برد البته این بار کمی مودبانه تر بود: «آنچه که باعث شده این سئوالات بوجود آید حوادث پیرامون انتخابات ریاست جمهوری بوده و بر کل نظام تأثیر گذاشته است. انتخاباتی که به هر حال در کنار اوج گیری جنبش حماسی ملت ایران یک نزاع سیاسی هم در درون آن بین نامزدها اوج گرفت. این عامل در کنار مدیریت انتخاباتی و ساختارهای ناقص آن، بی تدبیریها، کج سلیقگیها و ... در فرآِیند برگزاری انتخابات از یک سو و سوء مدیریت مطالبات و اعتراضات مدنی هواداران موجب شد تا محیط سیاسی و جنبش اجتماعی مردم تحت الشعاع قرار گیرد و به سوی بحران و سوء استفاده غرب کشیده شود.»
محسن رضایی باز هم ادعای خود درباره بکار بردن لفظ خس و خاشاک در مورد آشوب طلبان از سوی رئیس جمهور را تکرار کرد. با این که رئیس جمهور در آن سخنرانی صراحتا طرفداران را از عده قلیلی اغتشاش گر و آشوب طلب جدا کرده بود. رضایی گفته است: «اگر دولتمردان و نامزدهای انتخابات، حوادث پس از انتخابات را در چارچوب امر به معروف و نهی از منکر می دیدند و صف معترضین را از اغتشاشگران و یا صف ملت را از دشمنان جدا می کردند، آیا به مردم اهانت می شد؟ آیا کسی زخمی وکشته می شد؟ آیا به نظام اهانت می شد؟ آیا دشمنان ما می توانستند در خارج به آبرو و اعتبار ایران و نظام جمهوری اسلامی خدشه ای وارد کنند ؟ درفرصت های مناسب تحلیل مفصل تری را از حوادث اخیر ارائه خواهم کرد.»
البته محسن رضایی حرف های مثبتی هم در این بیانیه زده است که واقعا نیاز امروز جامعه ماست:
«امروزه جامعه ایران و نیروهای طرفدار جمهوری اسلامی دچار اختلافات شده است . خانواده انقلاب را تهمت باران می کنند. عده ای به برخی از اعضای این خانواده منافقین جدید لقب می دهند. عده ای دیگر بخشی از این خانواده را به عنوان خوارج لقب می دهند. آیا این یک توطئه نیست که نیروهای طرفدارنظام را به جان هم بیاندازند و یک فروپاشی درونی صورت بدهند؟ من معتقدم پشت سر این فتنه یک توطئه است. در اوج اقتدار جمهوری اسلامی در داخل ایران و منطقه و در زمانی که دولت بوش و صهیونیستها نتوانستند از طریق جنگ وتحریم به تنهایی کاری انجام دهند، به فکر انفجار از داخل افتادند تا با کمک آن ایران را ابتدا ضعیف سازند و سپس با کمک تحریم های جدید و احیاناً حمله از بیرون ایران را تسلیم کنند. مهم ترین ابزار توطئه گران در ایجاد فتنه استفاده از جهالت برخی و احساسات برخی دیگر است. درضمن تقویت انحرافات دراین میان نقش مهمی ایفا می کند . تاثیر اشتباه کاری های جاهلانه و بروز تعصبات و احساسات غیر منطقی در حوادث اخیر کمتر از تأثیر دخالت بیگانگان در آن نبوده است.»