در حالی که موسوی عملاً کاندیدای احزاب اصلاحطلب است و ستادهای وی نیز دربست در اختیار احزاب 3 قلو(کارگزاران مشارکت سازمان مجاهدین) قرار دارد، در فیلم تبلیغاتی وی هیچ اشارهای به حمایت احزاب از وی نشد و تلاش شد نخستوزیر دههی 60 به عنوان کاندیدای مردم نه احزاب معرفی شود. ظاهرا عملکرد ضعیف اصلاح طلبان و این احزاب در دوران حاکمیت هشت ساله خاتمی باعث این امر است.
از دیگر نکات قابل توجه این فیلم بایکوت تصویری هاشمی، سید محمد خاتمی و زهر رهنورد بود، به طوری که هیچ تصویری از هاشمی به عنوان بازیگردان اصلی جناح اصلاحطلب و حامی قدرتمند موسوی نشان داده نشد و تصویر مختصر گذرا و کمتر از یک ثانیه ای از خاتمی در سرود پایانی برنامه تنها نمایش نمادهای اصلاح طلبی در مستند وی بود. ترس از کاهش آرا در صورت علنی شدن حمایت هاشمی، انتشار فیلم لطیفهگویی خاتمی و بازتاب منفی آن در میان آذریزبانها و تصور منفی از وابستگی مهندس موسوی به همسرش از دلایل این بایکوت تصویری بوده است.
اما شاید جالبترین بخش این فیلم مربوط به مواردی بود که در آن تلاش شده بود بار بیان برخی از سیاهنماییها برعهده مردم گذاشته شود. اما استفاده از یک بازیگر زن شناخته شده تئاتر در منطقه بابل برای این بخش از فیلم موسوی، اثر عکس و بازتاب بیصداقتی در میان افکار عمومی داشته است. این بخش از فیلم موسوی در واقع مشابه فیلم تبلیغاتی سال 80 احمد توکلی کاندیدای وقت ریاست جمهوری است که کارگردانی آن برعهده اکبر نبوی بود. در این فیلم نیز زنی که در پیادهروهای خیابان انقلاب راه میرفت، با داد و فریاد از انجام مصاحبه خودداری میکرد و انتقاداتی درخصوص وضعیت بیکاری و تورم بیان مینمود.
موسوی همچنین در نخستین فیلم خود تلاش کرد مزیتهای نهادینه شده احمدینژاد مانند مردمی بودن، سادهزیستی و تأکید بر ارزشها را به عنوان مزیتهای خود بیان کند. با این حال، گفته میشود انتشار این فیلم با انتقادات وسیعی در ستادهای موسوی مواجه شده و منتقدان معتقدند موسوی هیچ وجهی از گفتمان اصلاحطلبان را در فیلم خود برجسته نکرد و در واقع از مردم خواست احمدینژاد نقد را با نسیهی وی عوض کنند.
نوشته شده در دوشنبه 88/3/11ساعت 1:25 صبح  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()