سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انتخاب دهم
شب گذشته بنا به قرعه کشی صورت گرفته میرحسین موسوی به شبکه یک آمد تا اولین سخنرانی خود در رسانه ملی را انجام داده باشد، موسوی در اولین بخش از سخنانش انزوای 20 ساله را به گردن دیگران انداخت و در توجیه آن ادعا کرد که تصویرش مورد تحریم قرار گرفته: «خوشحالم که امروز خدمت شما هستم و در مهمترین رسانه به سخنرانی می پردازم، در این چند سال متأسفانه محرومیت تصویر داشتم! لذا یکی از آرزوهایم این است که مردم از طریق رسانه ملی به تبادل نظر بپردازند.» میرحسین نگفت که چرا رسانهای مکتوب این وری و اون وری و رنگارنگ در این 20 سال هیچ کلمه ای از او برای درج پیدا نمی کردند. این هم یک جور مظلوم نماییه دیگه.
وی باز هم با قصد مظلوم نمایی و البته در توجیه استقبال کم شور و حال مردم از وی در شهرهای مختلف اظهار داشت: «من از هیچ امکاناتی برخوردار نبودم نه پول نفت داشتم که مردم را همراه خود کنم و نه رسانه ای که از آن استفاده کنم.» در واقع ایشان معتقدند می شود با پول نفت مردم را خرید. قبلا هم اطرافیان موسوی با توهین به مردم دارالعباده یزد مدعی شده بودند سیل جمعیت استقبال کننده از رئیس جمهور در این شهر به خاطر یک پرس غذا به خروش درامده اند! که ظاهرا موسوی به همین موضوع اشاره دارد.
موسوی اما ترجیح داد در این برنامه تلویزیونی به جای استناد به گزارش‌های کارشناسی و تأیید شده، به مشاهدات میدانی معدود خود اشاره کند و بدون ارائه هیچ برنامه ای صرفا به سیاه‌نمایی از اوضاع کشور و اقتصاد بپردازد. وی در این زمینه گفت: «در شمال که بودم مردم گلایه داشتند و می گفتند در حالی که برنج ما در انبارها مانده دولت برنج پاکستانی و هندی وارد می کند یا در حالی که پرتغالهای باغات ما در انبارها در حال خراب شدن است دولت پرتغال مصری می آورد یا در مورد چای همینطور و در کل از این گلایه داشتند که سطح باغهایشان کاهش یافته است.»
نطق موسوی مانند سایر سخنرانی‌ها و برنامه‌های وی متکی به 2 نکته کلیدی بود، وی ابتدا بحث صداقت را پیش کشید و به گونه ای صحبت کرد تا اینگونه القا کند که با مردم همذات پنداری کرده است و از طرفی نیز شرایط کشور را آنقدر بحرانی توصیف کرد تا بتواند خود را به عنوان منجی کشور معرفی کند.
کاندیدای بخشی از جریان اصلاحات در برنامه جمعه شب، علاوه بر اینکه به روال 3 ماه گذشته باز هم هیچ برنامه مشخصی ارائه نکرد، به تناقض گویی نیز روی آورد. وی ابتدا از روند واردات و صدمه به کشاورزان گله کرد و خواست که واردات نباشد تا محصولات کشاورزان به فروش برسد و از طرفی ترجیح داد هیچ اشاره‌ای به خرید نقدی و تضمینی بی سابقه محصولات کشاورزان در این دولت و مواردی مانند خرید سیب‌زمینی که دستمایه تخریب وی و دوستانش نیز شده، نکند.
این در حالی است که مردم انتظار داشتند وی در سخنان جمعه شب برنامه های خود را بیان کند و بحث های انتقادی و تخریبی را به مناظره با احمدی‌نژاد موکول کند.
موسوی در بخش دیگری از اظهاراتش، علت دشمنی کورکورانه با دولت نهم را لو داد، با این بیان که توجهی که دولت های قبلی به عنوان مشاور به وی داشتند در این دولت از دست داده است. در واقع وی تصور می کرده که تا آخر عمر یا نخست وزیره یا مشاور رئیس جمهور. وی ضمن افتخار به مشاورت در دولت هاشمی و خاتمی گفت که در اوایل ریاست جمهوری احمدی‌نژاد نیز نظرات خود را منتقل می‌کرده است. در واقع وی اینگونه القا کرد که در دولت‌های گذشته به نظراتش توجه می‌شد ولی در دولت نهم این توجه محقق نشد.
اما اگر موسوی به مشاورت در دولت‌های هاشمی و خاتمی افتخار می کند چرا در مورد انتقادات وارد بر آن 16 سال استراتژی سکوت را ادامه می‌دهد و حاضر به هیچ‌گونه پاسخ‌گویی نیست؟ چرا در زمان ریاست جمهوری هاشمی هرگز به آشوب‌های اسلامشهر و مشهد و... توجهی نکرد؟ اعتراض‌هایی که به تورم 50 درصدی صورت گرفته بود ولی دولت سازندگی با استفاده از قوه قهریه به آنها پاسخ داد. این در حالی است که امروز موسوی بی توجهی به تورم 25 درصدی را خطرناک می داند.
احساس خطر در 4 سال اخیر و ورود به عرصه کاندیداتوری مورد دیگری بود که موسوی به آن اشاره کرد، وی در این زمینه گفت که در چهار سال گذشته وضعیت به گونه ای شد که احساس خطر کردم(لابد برای مفسدین اقتصادی و اعوان و انصارشان) و بر خود تکلیف دانستم که به عرصه انتخابات وارد شوم.
این سخنان در حالی ابراز می شود که وی توضیحی در مورد خطراتی که در دولتهای گذشته به وجود آمد نمی دهد، وی توضیح نمی دهد که آیا تورم 50 درصدی خطرناک‌تر بود یا تورم 25 درصدی، آیا آن زمان که امریکا و اسراییل بر طبل حمله به ایران می کوبیدند خطرناک تر بود یا امروز که امریکا برای حل بحران های منطقه ای از ایران دعوت می کند، آیا زمانی که به مقدسات توهین شد و عناصر دگر اندیش به نقاط حساس نظام نفوذ کردند، خطرناک تر بود یا امروز که بحث ظهور و مهدویت به گفتمان تبدیل می شود؟ البته هم پیاله شدن وی با همان عناصر دگر اندیش سازمان مجاهدین و نهضت آزادی و مشارکتی کاملا روشن ساخته است که موسوی چرا و برای چه کسانی احساس خطر می کند.
موسوس در بخشی از سخنان خود گفت: «ما از لبنانی ها و فلسطینیان زمانی می توانیم حمایت کنیم که اینجا خودمان قوی باشیم.»
با توجه به گفته های بالا و همچنین با توجه به تأکید وی به اندیشه های امام خمینی خوب است آقای موسوی به این سؤالات پاسخ دهد که آیا امام خمینی(ره) نفرمودند که جمهوری اسلامی از مظلومان و مستضعفان عالم حمایت می کند؟ عدم آگاهی کاندیدای ریاست جمهوری از مسایل بین المللی و عدم اطلاع از اینکه بخشی از مرزهای امنیتی ایران در مرزهای فلسطین و لبنان و... ترسیم شده است عجیب به نظر می رسد. آیا گفته های ایشان و دم خور شدن با نهضت آزادی و سازمان مجاهدین تبعیت از فرمایشات امام خمینی(ره) است؟
موسوی به خوبی نشان داد که گوشه‌گیری 20 ساله وی باعث شده که آگاهی کافی از مسایل داخلی و خارجی نداشته باشد و حتی حالا که دوباره از حاشیه سیاست به متن آن آمده است هم این نهضت ادامه دارد.

  • کلمات کلیدی : میرحسین موسوی
  • نوشته شده در  شنبه 88/3/2ساعت  11:39 عصر  توسط چند طلبه و دانشجو 
      نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نیت شوم موسوی خوئینیها، خاتمی، مهدی هاشمی... از زبان فرمانده سپا
    سیر تا پیاز سفر شمال هاشمی هنگام مراسم تنفیذ و تحلیف
    بررسی شیوه جدید براندازی: 1. انقلاب گل رز در گرجستان
    توجیهات آبکی احمدی نژاد در مورد سه عزل
    چرایی انتقاد خبرگان از مواضع هاشمی نسبت به رهبری
    پناهیان: دوران تحمیل مسائل به رهبری گذشت
    باز هم استعفای یکی دیگر از دلسوزان احمدی نژاد
    ادامه انحرافات هاشمی و عدم حضور در مراسم تنفیذ
    پنجشنبه، دومین جلسه دادگاه متهمان آشوبها
    رسایی: بهزاد نبوی، تاجزاده وابطحی دست دومند؛پدران معنویشان رامحا
    رفتار جالب روزنامه های مختلف در قبال خبر دادگاه کودتا چیان
    چوپانی: تهمت نمایشی بودن دادگاه جرم است
    اعترافات متهمین به آشوب: هاشمی هم بود!
    توطئه اطرافیان احمدی نژاد
    انکار روز روشن
    [همه عناوین(238)]