این روزها و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم، بازار «خط امام»(ره) در تبلیغات انتخاباتی داغ تر از همیشه است و برخلاف دو سه دوره قبل که برخی از نامزدها تاکید بر «توسعه اقتصادی»، «اصلاحات» و... را پرمشتری تر از خط امام(ره) تلقی می کردند و برای کسب آرای مردم نیازی به تأکید بر «خط امام(ره)» نمی دیدند، امروزه همه نامزدها بدون استثناء بینش و منش خود برای اداره امور کشور را در انطباق کامل! با خط مبارک امام راحل(ره) معرفی می کنند و به تناسب حال، برگی از ارادت پیشین خویش به آن بزرگوار را ضمیمه تابلوی انتخاباتی و جزوه های تبلیغاتی خود می کنند. این رخداد را باید به فال نیک گرفته و از آن تقدیر کرد، زیرا حکایت از این واقعیت شیرین و غیرقابل انکار دارد که سه دهه بعداز پیروزی انقلاب و در آغاز دهه چهارم، هنوز هم گفتمان امام و انقلاب در عمیق ترین لایه های باور مردم جای دارد و اگر چنین نبود، تاکید بر این گفتمان به ترجیع بند تبلیغاتی و پرتکرار تمامی نامزدها و هواداران واقعی و مصلحتی آنها تبدیل نمی شد.
و اما، خط امام(ره) و بینش ومنش آن بزرگوار به اندازه ای روشن و خالی از ابهام است که کمترین ناهمخوانی با آن به وضوح قابل درک خواهد بود، چرا که؛ ...2-امام راحل ما(ره) نظر خود را با مردم نه به ایهام و کنایه که به وضوح و صریح در میان می گذاشتند، آنگونه که برای همگان شنیدنی و فهمیدنی باشد.
3- آثار حضرت امام(ره) چه گفتاری و چه نوشتاری دقیقاً ثبت و ضبط شده و موجود است، بنابراین، حذف جمله ای از آن و یا افزودن کلامی به آن ناممکن است، کما این که در مواردی- البته نادر و اندک- کسانی به غفلت و خطا و یا به عمد سخنی از آن بزرگوار را با افزودن یا کاستن کلمه و جمله ای از آن تغییر داده بودند که خطا یا غفلت آنان خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت برملا شد و اگرچه برخی از آنها علی رغم اثبات این گونه تحریف ها حاضر به پوزش از روح مطهر امام راحل(ره) و پیشگاه امت حاضر ایشان نشدند ولی راه تحریف را بسته دیدند.
4-از آنجا که خاستگاه نظرات حضرت امام(ره)، مبانی اصیل اسلام بود، در آثار ایشان تناقض و چندگانگی راه نداشته است و هیچ نظر و سخنی از آن بزرگوار، با نظر و سخن دیگری از ایشان در تناقض نیست از این روی، برداشت های متناقض از خط امام(ره) امکان پذیر نمی باشد. دراین باره گفتنی است که در موارد به ظاهر متفاوت و یا متضاد! بخش های دیگری از دیدگاه و نظرات امام(ره) برطرف کننده ایهام است. به عنوان مثال، حضرت امام(ره)با سپردن دولت موقت به نهضت آزادی موافقت کرده بودند ولی این نکته نمی تواند دستاویزی برای تائید گروه یاد شده از سوی امام راحل(ره) باشد چرا که ایشان، در بخش دیگری از گفتار و نوشتار خویش، گروه نهضت آزادی را فاقد اعتبار دانسته و مسئولان نظام را از به کارگیری اعضای این گروه به شدت نهی فرموده اند و یا، اگرچه در برخی از موارد نسبت به بنی صدر ابراز لطف و محبت داشته اند ولی بعدها به صراحت اعلام کرده اند که از ابتدا نیز نسبت به وی خلجانی در ذهن داشته و در انتخابات دور اول ریاست جمهوری نیز به وی رأی نداده اند.
...6-همراهی افراد و شخصیت ها با امام(ره) و نظام و تمجید و تحسین حضرت امام(ره) از آنان نیز فقط هنگامی به عنوان یکی از معیارهای خط امامی(ره) بودن قابل قبول است که بعدها و در ادامه راه از آن مسیر منحرف نشده و بستر تعریف شده خط امام(ره) را ترک نکرده باشند. زیرا کم نبوده و نیستند افرادی که در مقطعی از زمان در راه بوده و سپس به هر علتی به بیراهه رفته اند. حضرت امام(ره) در این باره نیز حجت را تمام کرده و می فرمایند «میزان در هر کس حال فعلی اوست».
7- محورهای اصلی و اصول بنیادین خط امام(ره) به اندازه ای آشکار و از سوی ایشان پرتکرار است که تحریف آنها امکان پذیر نیست. به عنوان نمونه، تقابل حضرت امام(ره) با آمریکا و ایستادگی و مقاومت در برابر باج خواهی و زورگویی قدرت های استکباری را نمی توان با هیچ توضیح و توجیهی تحریف کرده و نادیده گرفت و مثلاً با این بهانه که آمریکا قدرت بلامنازع است، مقاومت در برابر زورگویی این قدرت استکباری را «بیرون از عرف دیپلماتیک»! دانسته و نتیجه این ایستادگی و مقاومت را «سقوط کشور به پرتگاهی خطرناک» وانمود کرد! تاکید بر آموزه های اسلامی، حمایت از
محرومان،
ساده زیستی،
مبارزه با مفسدان اقتصادی، حضور در میان
مردم،
پرکاری، حساسیت نسبت به
بیت المال، توزیع عادلانه ثروت، پرهیز از تجمل گرایی، مرزبندی با
دشمنان بیرونی نظام و
گروههای منحرف و معاند داخلی، تاکید بر صدور انقلاب، نامشروع دانستن
رژیم صهیونیستی و ضرورت محو آن از جغرافیای سیاسی منطقه و... نیز از جمله خطوط اصلی و بنیادین خط امام(ره) است. بنابراین نمی توان فی المثل، از یکسو تابلوی «خط امام» را برافراشت و در همان حال، با گروههای ضدانقلاب و کسانی که بارها به امام راحل(ره) اهانت کرده اند، و ناباوری خود به نظام جمهوری اسلامی ایران را فریاد زده اند، فالوده خورده و ائتلاف سیاسی کرد. و یا چگونه می توان از خط امامی بودن سخن گفت و از سوی دیگر، محرومان و مستضعفان را به سخره گرفته و آنان را که ولی نعمت های انقلاب هستند به «لشگر قابلمه به دست ها» تشبیه کرد. یا در حالی که امام راحل(ره) از بوسه زدن بر دست بسیجیان و افتخار به این بوسه سخن می گفتند، «بسیج را عامل خشونت»! دانست و با کسانی که رزمندگان اسلام را، سربازان وحشی آتیلا می نامیدند هم کاسه بود؟! و یا داعیه خط امامی بودن داشت و در همان حال با جبهه ای که خط امام(ره) را در موزه تاریخ می پسندید، نرد دوستی باخت؟! و...
8- برخی از گروههای مدعی خط امام(ره)، در حالی که حداقل یک دهه با دشمنان امام و انقلاب در ائتلاف بوده و یا دستکم اینکه در برابر همه اهانت های آنان به اسلام و امام و انقلاب سکوت کرده بودند، امروزه از وفاداری خود به خط امام(ره) سخن می گویند که این «ادعا» با آن «سابقه» در تضاد است...
9- و بالاخره باید مراقب احزاب و گروههایی بود که عکس امام(ره) را بر بالای سر خود دارند و نمی توان مطمئن بود راهشان برعکس امام(ره) نباشد! و در این میانه از تمامی نامزدهای مطرح انتظار آن است که مرز میان خود و جریانات منحرف یادشده را به وضوح مشخص کنند و زمینه ای برای سوءاستفاده دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها باقی نگذارند.
منبع
نوشته شده در یکشنبه 88/2/20ساعت 1:21 صبح  توسط چند طلبه و دانشجو
نظرات دیگران()