آقای خاتمی امروز صبح در راهپیمایی ?? بهمن حضور پیدا کردید و من نیز تا آخرین لحظه که با ماشینتان دفتر اداره پست را که برای استراحت در آن حضور پیدا کرده بودید را ترک کردید در کنار شما بودم و این حضور شما برای دفاع از انقلاب اسلامی ایران در مقابل غربی ها و دشمنان خوب بود.
اما سوالی از شما دارم دوستان شما در سایت هایی که در حمایت از شما راه اندازی کرده اند نوشتند که برخی با چوب قصد حمله به شما را داشتند و احمدی نژادی هم بودند.
با شناختی که از این دوستان شما دارم آنها اگر عکسی را در تخریب احمدی نژاد داشته باشند حتما رو میکنند اما چرا در مطلبی که در سایت یاری نوشته شد عکسی از چوب بدستان نیست یا در مطلب گزارش تصویری سایت بنیاد باران هیچ عکسی نیست که نشان دهد در پشت سر شما و یا حتی کنار یا جلوی شما چوبی به هوا رفته باشد.
راستی آقای خاتمی تصور نمیکردم اینقدر قدرت شیرین باشد که حامیانتان برای دست یافتن به آن به هر دروغی متوسل شوند.
سایت بنیاد باران که برای شما است نوشته است: شما همراهانتان را نگه داشتید تا گوش به حرف مادر شهید بسپارید اما دروغ گفتن که شاخ دم ندارد، من تمام لحظه همراهتان بودم و هرگز از شما و همراهانتان جدا نشدم و چنین چیزی رخ نداد چراکه فشار جمعیت در خیابان آزادی آنقدر زیاد بود که خود شما برای رهایی از جمعیت البته طرفدارانتان و یا مخالفانتان نبودند، اول به دانشگاه شریف پناه بردید و بعد از آن به دفتر اداره پست رفتید تا خستگی پاسخ به مردمی که ندادی را در کنید.
تنها در خیابان حبیب الهی بود که خانمی مسن که هرگز ادعای مادر شهید بودن نداشت از شما وقت خواست تا مشکلش را بگوید و شما او را به همراهانتان پاس دادید و هرگز جواب او را ندادید.
شما اگر مردمی هستید چرا محافظانتان میان شما و مردم حاضر در صحنه راهپیمایی البته نه حامیانتان و نه مخالفانتان، حلقه دفاعی تشکیل دادند تا شما با آزادی بیشتری قدم بزنید و تن مردم به تنتان نخورد.
چرا محافظانتان که تنها وظیفه حفاظت را دارند در بیرون اداره پست در میان مردم چو انداختند که به جانتان آن هم با چوب سوء قصد شده و برای همین به اداره پست پناه بردید.
آقای خاتمی چرا محافظانتان در جمع مردم احمدی نژاد را که با ماشین رفت را مسخره میکردند و ادای دست دادن او با مردم را اجرا میکردند.
و آقای خاتمی مطمئن باشید شما به تخریب از سوی اصولگرایان نیاز ندارید تا شکست بخورید، رفتار حامیانتان برای نشان دادن واقعیت در چشم مردم کفایت میکند؛ چراکه مردم نه کورند نه کر و نه لال.
لذا هیچ کس آنجا چماق بدست ندید ولی همه دیدند که آن سیل عظیمی که میگویند موافق شما بودند و در حمایت شما شعار میدهند تنها همراهانتان و اعضای بنیاد باران یعنی عکاس و تصویر بردارانتان بودند که سعی داشتند با فریاد زدن باعث شوند تا صدای"احمدی احمدی حمایتت میکنیم" و " مرگ بر منافق" و صدای آن خانمی که بچهاش به خاطر شما در جوب آب افتاد و اشک میریخت به گوش شما نرسد.
اما لنگه کفش آن خانم به شما رسید لنگه کفشی که دهان برای فریاد مشکل صاحبش نداشت اما معانی بسیاری داشت.
در آخر هر چه میگذرد اعتماد و اعتقادم به پاکی و صداقت احمدی نژاد بیشتر از روز قبل میشود.
*آیا در عکسهای زیر چماق بدست میبینید دو لینک زیر نیز عکسهایی است که در مطلب یاری نیور با عنوان "10 حامی دولت نهم با چوب و ناسزا" کار شده است و باز هم چوبی در کار نیست: (گویا بنیاد باران خودش هم به ضایع بودن عکس ها پی برده و عکس ها همگی از روی این سایت حذف شده اند و لذا لینکهای عکسهای نوشته در وبلاگ هصلی شکسته بودند) منبع