نگرانی مخالفان دولت از سفرهای استانی یوزارسیف
پس از آنکه فرج الله سلحشور به شایعات موجود درباره "سفارشی و تبلیغاتی بودن سریال یوسف" پاسخ داد گویا باز هم پرونده این حرف و حدیث ها بسته نشد و اکنون یک سایت خبری در تحلیلی با عنوان "آقای سلحشور؛ اعلام برائت فرمایید" از کارگردان یوسف پیامبر خواسته است پاسخ صریحی به این سؤال بدهد که «پس چرا در قسمتهای اخیر بر سکانسهای سفرهای استانی نقش اول در سرزمین مصر این قدر تاکید شده است؟» و به این ترتیب از هرگونه تشابه سازی عمدی یا سهوی در نحوه حکومتداری یوزارسیف و احمدی نژاد برائت بجوید.
این در حالی است که کارگردان یوسف پیامبر(ع) پیشتر در مصاحبه ای با ایرنا تاکید کرده بود اساساً طرح مجموعه یوسف پیامبر در دوره ریاست جمهوری خاتمی تأیید و درسال 81 تولید آن کلید خورد.
همچنین این سایت که از انتساب آن به برخی نهادها سخن گفته می شود، در ادامه از شباهت های بیشتری میان شرایط امروز ایران و این سریال سخن به میان آورده و پرسیده : «چرا درباره نحوه ارتباط مردم با معابد «آنخمائو» تحلیل مناسبی وجود ندارد؟ آیا این تشبیه فقط درباره «یوزارسیف» اعمال شده یا هدف کارگردان در معبد «آمون» و پادشاه «آمنهوتب» (آخناتون) هم محقق شده است؟ در این صورت چگونه چنین تشابهاتی در فضای کلی امروز قابل قیاس هستند؟» این یادداشت در ادامه برای اثبات سخن خود استدلال می آورد که «مثلا یوسف (ع) همواره میکوشد بدون هیچ پرده پوشی، حرفهایش را مستقیماً با مردم در میان بگذارد... همنشینان و دوستان «یوزارسیف» محرومان و مستضعفان هستند و ساکنان مقر حکومت، از این کار یوزارسیف خوششان نمیآید... در قسمت اخیر سریال، سازندگان این برنامه سکانسهایی ساختهاند که اینگونه جلوه میکند که حتی ارتباط غیرکلامی «یوزارسیف» با مردم و مسئولان حکومت نسبت به اوایل سریال تفاوت کرده است. مثلا مدام از دور به جامعه و مردم دست تکان میدهد، حالت نظارتی و حکومتی بیشتری به خود گرفته و اصلاً برای این که در جمع مردم عادی بنشیند و با مردم سخن بگوید حالت غیرعادی و پیشفرض قائل شده است.»
اما فارغ از رنگ و بوی سیاسی این یادداشت، به نظر می رسد مهمترین و مبنایی ترین ادعای اثبات نشده این یادداشت، اینگونه طرح شده است که چون به یوسف(ع) به مثابه حاکم و مدیر توجه شده، دیگر سریال رنگ و بوی تاریخ نبوت ندارد: «ماجرای زندگی یوسف پیامبر(س) در قسمت اخیر، دیگر رنگ وبوی تاریخ نبوت ندارد، بلکه این پیامبر بزرگوار را در سرزمین «آخن اتون» و مصر بزرگ تبدیل به یک مدیر اقتصادی میکند تا مخاطب را به آموزههای مدیریتی برساند.»
این مدعیات در حالی طرح شده است که متون دینی و اندیشه امام خمینی مکرراً این معنا را مورد تاکید قرار داده که هدف اصلی قیام انبیا و ائمه (علیهم السلام) تشکیل حکومت است و مدیریت هوشمندانه و مردمی اقتصاد توسط پیامبران و به خصوص حضرت یوسف(ع) مورد تاکید این متون بوده است.
به این ترتیب باید پرسید آیا این انتقادات، دلسوزی برای ارائه تصویر صحیح از زندگی این پیامبر خداست یا تلاشی سیاسی برای دفع یک فهم روشن از شیوه حکومت داری انبیا الهی است؛ فهمی که اکنون مصادیق معاصر خود را به صرافت طبع می یابد و تشخیص می دهد.
گفتنی است طرح این سخنان پس از آن صورت گرفت که در هفته های گذشته نوشته های وبلاگ نویسان و نیز پیامکهایی که درباره این سریال رد و بدل می شد، بر موضوع شباهتهای شیوه حکومتداری یوسف(ع) با رییس جمهور دولت نهم در مواردی مانند سفرهای استانی، جمع آوری اطلاعات اقتصادی، حضور سرزده در مناطق و محلات فقیرنشین، در میان گذاشتن تصمیمات با مردم و تحت فشار بودن از سوی برخی اعضای هیئت حاکمه متمرکز شده بود.