رئیس بخش امور جغرافیایی ـ سیاسی انرژی (Geopolitics of Energy) در بنیاد امریکای نوین (New America Foundation) مستقر در واشنگتن و نویسنده مقاله جنجال برانگیزی تحت عنوان «احمدینژاد پیروز شد، فراموشش کنید» هفته گذشته طی همایش ویژه این بنیاد به منظور بررسی وقایع اخیر ایران خاطرنشان ساخت، امریکا باید دکتر محمود احمدینژاد را به عنوان رئیسجمهور ایران به رسمیت بشناسد.
فلینت لورت که از مارس 2002 تا مارس 2003 سمت سرپرست عالیرتبه بخش امور خاورمیانه شورای امنیت ملی امریکا را عهدهدار بود و به علت اختلافنظر در مورد سیاستهای بوش در قبال خاورمیانه از شغل خود استعفا داد، اضافه نمود: «داستان غمانگیز ایران عملاً به پایان رسیده است. بنده هفته پیش این مسئله را در مقاله خود متذکر گردیدم که در دو صورت این غائله خاتمه خواهد یافت. 1) در صورت بررسی هرگونه تخلف در انتخابات توسط شورای نگهبان و 2) سخنرانی (رهبر معظم انقلاب) آیتالله خامنهای در این رابطه که خطوط را مشخص نماید.»
وی افزود: از زمان سخنرانی آیتالله خامنهای وضعیت عوض شد. تظاهرات به عنوان چالشی در مقابل نظام معرفی گردیده و مخالفین محدود شدند. آن عده از تظاهرکنندگان که هدفشان حقیقتاً بهبود سیستم بوده و قصد سرنگونی نظام را نداشتند آرامآرام کنار رفتند. این رخداد از لحاظ استراتژیک خاتمه یافته محسوب میگردد. ما تنها شاهد تحلیلهای پایان نیافتنی رسانههای غربی مبتنی بر آرزوهای واهی نویسندگان این تحلیلها هستیم.
لورت که در گذشته به مدت هشت سال به عنوان تحلیلگر سازمان سیا در امور خاورمیانه و سوریه و مدتی نیز به عنوان متخصص مقابله با تروریسم در وزارت خارجه امریکا خدمت نموده و در حال حاضر علاوه بر مسئولیت فوق سمت استاد امور بینالملل دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا را عهدهدار میباشد اضافه نمود: ایران قرار نیست دچار فروپاشی شود، آنها به گونهای عمل نمودند که مطابق با قوانینشان بود و این کار را با حداقل تلفات به ثمر رساندند. این به مراتب کشتههای کمتری نسبت به وقایع میدان تیانمن در چین دربرداشت. بروز این جریانات به معنای این نیست که قرار است سیستم ایران از هم فرو پاشد. وی همچنین افزود، برخلاف نظرات ابراز شده در رسانههای غربی «برای بسیاری از ایرانیان دوره ریاست جمهوری خاتمی نومیدکننده بود.» لورت که به خاطر مقاله فوقالذکر خود سخت مورد انتقاد متفکرین و دستاندرکاران امریکایی قرار گرفته طی این جلسه با حضور رسانهها و شخصیتهای امریکایی خود را واقعگرا خوانده و با کمال تبحر از مواضع خود دفاع نمود.
وی گفت: «موسوی باید راهی برای عقبگرد بیابد و آبرومندانه عقبنشینی کند. بنده فکر میکنم او چه با حمایت هاشمی رفسنجانی و چه بدون حمایت او، سیستم را به چالش بکشد، از لحاظ استراتژیک این داستان پایان یافته و احمدینژاد برنده است و اگر امریکا بخواهد با ایران تعامل داشته باشد باید رئیس جمهور این کشور را به رسمیت بشناسد و این در راستای منافع امریکاست.»
لورت در پاسخ به سؤال یکی از شرکتکنندگان که اغتشاشات اخیر را «انقلاب» خواند گفت، بنده اساساً با این تفکر که رخداد اخیر را «انقلابی» بنامیم در راستای استقرار ایرانی قابل قبول غرب مخالفم. آنچه اتفاق افتاد قیام اکثریت ملت ایران نبود که آن را انقلاب بنامیم. ما باید واقعبین باشیم و با ایران تعامل کنیم.
لورت همچنین خواستار گفتمان استراتژیک اوباما و احمدینژاد شده و گفت خوشبینی محتاطانهای نسبت به چنین گفتمانی هنوز در ایران وجود دارد و بهتر است ما زیاد در رابطه با مسائل اخیر هیجانزده نشویم و دست به کاری نزنیم که گفتمان با ایران دشوارتر شود.
نقش سازمان سیا در تظاهرات ایران پس از انتخابات
سایت خبری اینترنتی هواداران دکتر ران پال نماینده جمهوریخواه کنگره از ایالت تگزاس و کاندید ریاست جمهوری امریکا در انتخابات اخیر این کشور تحت عنوان دیلی پال Daily Paul اقدام به پخش ویدئویی تحت عنوان فوق نموده که افشاگر برنامههای سیا برای ایجاد انقلاب مخملی در داخل ایران از زمان بوش پسر در 24 مه 2007 میباشد.
یک شهروند امریکایی در واکنش به این ویدئو مینویسد: «موسوی مطمئناً یک فرد بیفکر و مغز نیست، کافیست نگاهی به سوابق کاری او بیندازید. بنابراین از آنجا که او فردی بیفکر نیست باید گفت او میداند در این انتخابات شکست خورده و در واقع احمدینژاد با اکثریت قاطع غیرقابل تقلب پیروز شده است. با این وجود او تصمیم گرفته کشور خود را دچار بیثباتی نماید، آن هم زمانی که کشور با خطر تجاوز خارجی روبروست. این مسئله چه تصویری از موسوی در اذهان ایجاد میکند؟ به نظر من او عملاً حربهای در دست سازمان سیا برای یکی دیگر از برنامههای سرنگونسازی امریکا میباشد. اینکه آیا موسوی خود مأمور حقوق بگیر سازمان سیای امریکا است یا اطرافیانش با زیرکی، غرور او را وسیلهای ساختهاند که وی را به جهتی سوق دهند که امروز شاهد آنیم تفاوتی نمیکند. مسئله اینجاست که موسوی وسیله صدمه زدن به ایران شده و به ایجاد بیثباتی در کشورش کمک میکند.» همین شهروند میافزاید: «من معتقدم موسوی راه به جایی نخواهد برد. اکثریت جمعیت ایران و ساختار قدرت در این کشور اجازه نخواهد داد او ایران را بیثبات کند. شکی نیست رسانههای غرب مرتباً به مردم یادآور خواهند شد که «احمدینژاد این انتخابات را به سرقت برد» اما از اول هم احمدینژاد زیاد میانه خوبی با رسانههای صهیونیستی نداشت و ایرانیها هم به حرفهای اینها وقعی نمیگذارند.» منبع