وب سایت فاطمه رجبی به علت نوشته ای که در آن در تحلیل سرمقاله کیهان و نکته شریعتمداری درباره ترور خاتمی، بی کفایتی های هاشمی و خاتمی با هم مقایسه شده بود فیلتر شد. این نوشته را در ذیل می خوانید:
نمیدانم در سرمقاله کیهان چه نوشته شد تا بهانة دست مغضوبین و مطرودین ملت یعنی اصلاحطلبان برانداز قرار گیرد؟ مثلاً مجمع روحانیون مبارز که محض رضای خدا نه «روحانیت» دارند و نه مبارزهاشان از مبارزه با اسلام و ایران فراتر میرود، اطلاعیه بدهند. مگر نه آنکه برای عمل حرام خاتمی در «دست دادن با زنان» و «سفر ضد ملی و ننگین او به واشنگتن» همین گروه به «مبارزه با اسلام و انقلاب برخاستند» تا از خاتمی و نه، بلکه از «آمریکا و اسلامستیزی و مذهبسوزی دفاع کنند»؟ حال ممکن است یکی دو نفر در آن گروه مستثنی باشند. این را هم نمیدانم؟!
ادامه مطلب...
هاشمی رفسنجانی که گفته می شه به شدت در حال خواندن برای رهبری است، سعی می کند با برگزاری برخی ملاقات ها وجهه خود را به اوج لازم برساند اما... مسئول بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گزارش کوتاهی از دیدار یکشنبه، 27 بهمن برخی دانشجویان این دانشکده با هاشمی رفسنجانی نوشت و تأکید کرد: صبح روز دیدار بهدلیل آنکه اغلب ثبتنام کنندگان برای دیدار با هاشمی به دانشگاه نیامده بودند، برخی کلاسهای درس را تعطیل کردند و با اصرار حدود 100 دانشجو را برای دیدار با هاشمی به کاخ مرمر بردند.
امیرحسین ثابتی در وبلاگ خود این طور نوشته:
یکشنبهای که گذشت جمعی از دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میهمان هاشمی رفسنجانی در کاخ مرمر بودند. این دیدار از طرف معاونت فرهنگی دانشکده برگزار شده بود که در واقع تصمیم گیرنده اصلی برگزاری چنین دیداری نیز استاد لیبرال و مشهور دانشکده، صادق زیباکلام بود. همانی که چندی پیش نیز مجموعهای از مصاحبههای خویش با هاشمی تحت عنوان "هاشمی بدون روتوش" را منتشر ساخت و دائماً نیز در کلاسهای خود در قامت سخنگو و مدافعی تمام عیار در حمایت از شخص هاشمی رفسنجانی و تصمیمات و اقدامات او ظاهر میشود.
بنده از آنجایی که هیچ ارادت و علاقهای به هاشمی رفسنجانی و حرفهای تکراری او ندارم، برای حضور در این دیدار نیز اقدام به ثبت نام نکردم اما دوستانی که در این دیدار شرکت داشتند (از طیفهای گوناگون) حواشی و نکات جالبی را به اتفاق تعریف می کردند که خندهدار بود. نکاتی که باعث شد علیرغم گذشت چند روز از این دیدار آنها را اینجا بنویسم تا همه بخوانند: ادامه مطلب...
محسن رضایی تخریب دولت را با ادبیات مودبانه ای دنبال می کند شاید به دلیل اینکه ادبیات مطرح در سطح منتقدان دولت با وجود نظرات آشکار رهبری سرپیچی از ایشان محسوب می شود و این برای موقعیت محسن رضایی خوشایند نیست. از طرفی، دیگر سخن گفتن از عدم موفقیت دولت را مردم باور نخواهند کرد و نا امید کردن مردم از دولت باید در قالب های جدیدی مطرح شود.
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در گفتوگو با خبرگزاری رسا درباره انتخابات ریاست جمهوری آینده سعی کرد با ارائه طرحی که ادعا می کند نو و جدید است سعی کرد ناکارامدی دولت نهم را به اثبات برساند. وی بدون اشاره به آمارهای موفقیت آمیزی که دولت نهم در اقتصاد کشور بر جا گذاشته است سعی کرد این عناصر را به عنوان نقطه ضعف دولت مطرح کند: دولت شخص محور است و لذا ممکن است رقیب رهبری محسوب شود؛ کابینه را افراد ضعیفی تشکیل داده اند در حالی که باید چند نفر در حد ریاست جمهوری آن را تشکیل دهند و نخبه ها اطرافش باشند؛ دولت نهم قبل از تشکیل هیچ موجودیتی نداشته در حالی که دولت ابتدا باید در سایه تشکیل شود بعد رای بیاورد؛ رهبری و هاشمی! در هنگام تشکیل دولت خود در حد یک دولت بودند و حالا این گونه نیست لذا باید با ما ائتلاف شود؛ در انتخابات گذشته عوامفریبی، شارلاتان بازی، شعارهای فریبنده، تحریک احساس عمومی مردم، عدم امکان مقایسه و... باعث شد فرد انتخاب شده در حد ریاست جمهوری نباشد؛ مردم به خاطر نه گفتن به هاشمی به احمدی نژاد رای دادند نه برنامه هایش؛ نفی میراث گذشتگان، موضع گیری تهاجمی نسبت به سرمایههای ملی و اجتماعی و یا ادامه روند گذشته بدون اصلاح و نوآوری؛ توهم رئیس جمهور را گرفته و می خواهد همه دنیا را اصلاح کند؛ دولت نهم خودمحور تکرو و انحصار طلب است(چون ما رو راه نداده)؛ به حرف امام گوش نداده و پیشکسوتان جهاد و شهادت رو(مثل محسن رضایی)فراموش کرده؛
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه طرح «دولت ائتلافی کارآمد و متعهد» یک مدل جدید است، خاطرنشان کرد: به اعتقاد ما با گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران وقت آن رسیده تا بهجای تلاش برای انتخاب شخصی به ادامه مطلب...
همکار مطبوعات زنجیره ای از خاتمی خواست نظریه پردازی و سخنرانی را کنار بگذارد چرا که مردم واقع بین شده اند.
حامد قدوسی که با نشریاتی چون شرق، دنیای اقتصاد و همشهری همکاری کرده می نویسد: آقای خاتمی عزیز به خودتان هم گفتم، اینجا تکرار می کنم. درست 12 سال پیش همین موقع ها بود که درباب آزادی سخن می گفتید و دل های ما پر از امید شد. از آن طرف یادم هست که درست یک سال بعد از شروع کارتان بود که دیداری با غلامحسین کرباسچی داشتیم. روز 17 آذر سال 77 بود و شما روز قبلش در دانشگاهی سخنرانی کرده بودید. کرباسچی در میان بهت ما به وضوح گفت که از شما ناامید شده است. گفت که با این نوع حرف زدن و این جور شعارها نمی شود مملکت را اداره کرد که مملکت داری آدم عمل می خواهد و نه سخنران جمع های هیجانی دانشجویی. آن موقع حرفش را نفهمیدیم و مخالفش بودیم. چند سالی گذشت تا فهمیدیم چه قدر عمیق رمز ماجرا را بیان کرده بود. اگر شما امروز همان سخنرانی 12 سال پیش را بکنید دیگر هیچ امیدی در دل ها برنمی انگیزد. آقای خاتمی آن روزها تمام شد. آدم ها واقع بین شده اند و سیاست های ملموس طلب می کنند.
وی با بیان اینکه مردم گوششان از کلمات آزادی و مردم سالاری و کانت و فارابی پر است می نویسد: بیش از این مردم را خسته و دل زده نکنید. بیایید کارهایی را که در دوره گذشته نکردید شروع کنید و همچون سلف خود!! نشان دهید می توانید یک کشور ضربه دیده را تحویل بگیرید و با چهره ای متفاوت تحویل دهید. سخنرانی و نظریه پردازی را به اهلش واگذار کنید که نه مقام شما قرار است این باشد و نه صادقانه و بی تعارف شما آدم برجسته این حوزه ها هستید.
این روزنامه نگار می نویسد: شما نمی توانید امور روزمره مردم را به سامان کنید مگر این که ستون اصلی تیم تان را این بار برخلاف دفعات قبل از مردان عمل و تجربه و تدبیر بچینید. به برخی اطرافیان تان گفته ام و دیده ام که بهتر از من می دانند که بزرگ ترین ضربه ها را به شما کسانی زدند که نمی توانستند و نمی توانند یک موسسه غیرانتفاعی کوچک و یک کلاس درس و یک جلسه معمولی را به خوبی اداره کنند و در دولت شما به مقامات بالا و کلیدی رسیدند و چرخ امور را قفل کردندادامه مطلب...
وقتی در آرشیو خبرهای مهم گشت می زدم، به خبر جالبی برخوردم. همه یادشان هست که آیت الله سیداحمد خاتمی مطلبی را در رشت گفته بودند مبنی بر اینکه هاشمی رفسنجانی را نصیحت کرده اند تا جلوی این تخریب ها علیه دولت را که اطرافیانش سازماندهی کرده اند، بگیرد، و این انتقاد برای آیت الله خاتمی کمی گران تمام شد و مجبور به توجیه شدند که چون تقوا اجازه کتمان حقایق را نداده بود حرفهایشان متناقض از آب درآمد. لذا در این ایام ممکنه برای بعضی ها مرور این تناقض ها مفید باشه:
خاتمی که در 20 خرداد 87 با ایسنا مصاحبه می کرد سابقه خبر رو این طور توضیح داد: چندی پیش در جمع تعدادی از فرهیختگان رشت از بنده سوال شد چرا جناب آقای هاشمی رفسنجانی از دکتر احمدی نژاد حمایت نمی کند؟ که من در آن جلسه پاسخ دادم جناب آقای هاشمی رفسنجانی با آقای دکتر احمدی نژاد دارای اختلاف سلایقی است و این یک امر طبیعی است و بعد از آن یک انتظار حداقلی را مطرح کردم و گفتم این انتظار از آقای هاشمی هست که دوستان خود را نصیحت کند تا حداقل دولت را تخریب نکنند. وی افزود: من در این جا ضروری می دانم صریح و بی پرده در مورد آقای هاشمی رفسنجانی صحبت کنم. زندگی آقای هاشمی به سه دوره تقسیم می شود:
1. یک دوره قبل از انقلاب که پرونده درخشانی در این دوره دارد. وی در عرصه مقاومت در برابر رژیم طاغوت و شجاعت در بیان مواضع و دفاع از آنها دارای سوابق درخشانی است که از بین رفتنی نیست و...
2. دوره دوم فعالیت آقای هاشمی به بعد از انقلاب و پذیرش مسئولیت از جانب وی برمی گردد و این واقعیت را نمی شود انکار کرد که آقای هاشمی از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بازوی امام بودند و... نقش ایشان را در فرماندهی کل قوا در جنگ و سازماندهی امور نمی توان انکار کرد...
3. [در دوره سوم] نیز نمی شود واقعیت را انکار کرد.دجریان تخریب آقای هاشمی از جریان موسوم به اصلاح طلب آغاز شد و آن ها به گونه ای عمل کردند که در انتخابات مجلس ششم نیز نام آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان نفر سی ام اعلام شد، البته پشت صحنه های این ماجرا بسیار زیاد است...
خاتمی تأکید کرد: من می خواهم در این جا به صورت صریح و شفاف نظر خود را بگویم... وی یک املا نوشته است و مطمئنا کسی که املا می نویسد، ممکن است خطاهایی داشته باشد و در این امر تردیدی نیست. وی ادامه داد: در عرصه سیاسی دو موضع افراط و تفریط را در مورد آقای هاشمی مشاهده می کنم. در موضع افراط کسانی هستند که حاضر نیستند کمترین نقدی را در مورد آقای هاشمی تحمل کنند و به طور کلی این افراد گاه با این گونه موضع گیری ها ضرباتی را به آقای هاشمی رفسنجانی وارد کرده اند. یک نگاه تفریطی نیز وجود دارد که در این نگاه خدمات ارزشمند آقای هاشمی نادیده گرفته می شود و طرفداران این نگاه حاضر نیستند سوابق، مبارزات و خدمات وی را ببینند.
(حاشیه: البته ما خود را مدیون خدمات هاشمی می دانیم و از ایشان تشکر می کنیم. ولی مطمئن باشد که یک تشکر نباید باعث شود که نظام عزیزمان را دو دستی تقدیم ایشان کنیم، بلکه هر جا ایشان بخواهد این نظام را در دست اطرافیان منحرف خود بسپرد تا حیف و میلش کنند، از آن جلوگیری خواهیم کرد. از امام آموخته ایم که معیار حال افراد است.) امام جمعه موقت تهران اضافه کرد: تاکید می کنم که آقای هاشمی سرمایه انقلاب است که خدمات ارزشمندی را ارائه داده و البته در مقاطعی نیز نقدهایی به ایشان وارد است که طبیعی است؛ چراکه اگر کسی به سیاه و سفید دست نزند، نقدی به او وارد نمی شود؛... ادامه مطلب...