موسم انتخابات ریاست جمهوری در ایران، زمانی است که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا مشخص شده و همین قرابت زمانی موجب می شود که شبیه سازیهایی در ذهن تحلیلگران سیاسی نقش ببندد؛ چنانچه پس از پیروزی اوباما در ایالات متحده به دنبال نسخه ایرانی آن می گردند و بر همین اساس تجویزهایی برای جامعه می کنند.
پس از روی کار آمدن اوباما با شعار "تغییر"، عده ای در داخل قصد دارند اینگونه القا کنند که در ایران نیز باید متقابلاً تغییر صورت گیرد و بر همین مبنا است که سعی دارند در افکار عمومی کاندیدای مورد حمایت خود را "اوبامای ایران" معرفی کنند. آنان اینگونه تصور می کنند که مردم ایران به دنبال اوبامای خود می گردند تا روند کنونی را تغییر دهند و همین بهانه برای نفی تداوم ریاست جمهوری احمدی نژاد در 4 سال آینده و حرکت به سمت کسی که می تواند بر دوش شعار تغییر تا انتخابات پیش رود، کافی است.
رأی امریکاییها به دموکراتها و پایان دوران نومحافظه کاری خود دلیل مضاعفی است تا کسانی که به عنوان چهره های لیبرال در ایران شناخته می شوند خود را مرجعی برای ضمیر یاد شده معرفی کنند. این اقدام بیش از آنکه از سوی سایر کاندیداها مد نظر قرار گیرد، مورد توجه نزدیکان کاندیدای مورد حمایت غرب یعنی خاتمی قرار گرفته و برای این هدف تئوری پردازی می کنند.
سایت خبری یاران خاتمی در تبیین این موضوع تحلیل هایی را منتشر کرد که در یکی از آنها آمده بود: «ما در پی اوبامای امروز خویشیم و اوبامای ما میان ماست؛ سیاستمداری حرفه ای چون محمد خاتمی، که هم سخن گفتن با جهان می داند؛ هم با درس از هشت سال دولتمردی، شعار تغییر را تا فردای انتخابات نمی خواهد" همچنین در یادداشت دیگری در همین سایت آمده است: "با نگاهی به انتخابات آمریکا و فضای انتخاباتی ایران به روشنی میتوان به شباهتهایی میان باراک اوباما کاندیدای پیروز در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و سید محمد خاتمی یکی از تاثیرگذارترین چهرهها در انتخابات ریاست جمهوری ایران رسید.» ادامه مطلب...
حدودا یک ماه پیش سخنان رحیم پور ازغدی در دانشگاه شهید عباسپور در تحلیل تاریخ مشروطه از صداوسیما پخش شد. خیلی مسلط و ماهرانه اثبات کرد دقیقا همان جریان های انحرافی که مشروطه را منحرف کردند در زمان ما همان انحرافات را دنبال می کنند و حتی عبارات یکسانی به کار می برند. یادمان نرود که رهبر معظم انقلاب فرمودند انقلاب مردم ایران از مشروطه شروع شد و اگر آن را منحرف نکرده بودند و مردم را از روحانیت به سوی خود نمی کشیدند ایران صد سال جلوتر بود و الان قله های زیادی را فتح کرده بود.حالا بخوانید سخنان یک منافق جاسوس را که از باب اذا خلو الی شیاطینهم حقایق ارزشمندی را برای اولی الباب روشن کرده و مهر تأییدی بر سخنان ازغدی زده است:
جاسوس متواری پرونده نوارسازان که در پوشش گزارشگر ویژه دیدبان حقوق بشر به ایران تردد داشت، اذعان کرد انتخاب گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران از سوی کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل حرکتی سیاسی با دخالت منافقین و وی بود. الهه شریف پور که به خاطر نام شوهر انگلیسی اش به الهه هیکس معروف شده در گفت وگو با رادیو زمانه به روایت سفرهایش به تهران در دولت سازندگی و اصلاحات پرداخت و ضمن اشاره به آشنایی اش با شیرین عبادی در سال 1377 گفت: «برادر خانم عبادی در آن زمان معاون بود. آقای لاهیجی (همکار وکیل مدافع گروهک تروریستی منافقین) به من گفته بود شما برو و با خانم عبادی صحبت کن. من با او در همان سال ملاقات کردم و او را برای جایزه صلح و حقوق بشر نامزد کردم».
عبادی اخیراً اذعان کرد که در پی جلوگیری ایران از سفر ناظران حقوق بشر، اقدام به تهیه و ارسال گزارش کرده و پول جایزه نوبل را هم به خرید ساختمان و انجام امور مرتبط اختصاص داده است. الهه هیکس درباره حادثه کوی دانشگاه هم که بهانه آشوب طلبی سازمان یافته از خارج بود، گفت: انتقال اخبار آن واقعه نقطه عطف در فعالیت های مربوط به ایران بود. من از هتلی در تهران، گزارش های زنده به نیویورک می فرستادم، کاری که هیچ کس نمی کرد. یعنی می نوشتم و می رفتم طبقه پائین و می گفتم این را فکس کنید به نیویورک. البته همه این فعالیت ها براساس کردیت اعتبار آقای خاتمی بود. (مثلا)وقتی پاسپورتم را گرفته بودند، تلفن کردم به آقای ابطحی (معاون رئیس جمهور) گفتم اگر پاسپورتم را ندهند، سفرم را قطع می کنم و برمی گردم. ظرف 48 ساعت پاسپورتم را دادند.
این جاسوس آمریکایی مدعی تهدیدهایی در تهران شد و گفت: آقای رمضان زاده سخنگوی دولت مرا پذیرفت. ایشان خبر تهدید را خودشان درز داده بودند. هیکس اضافه کرد: من تبعه آمریکا بودم و جایی نمی توانستم بروم به سفارت انگلیس رفتم و خود سفیر در را باز کردند و مرا به خانه شان بردند و بعد به فرودگاه بردند. در خانه سفیر انگلیس گفتم حالا می فهمم چرا زمان مشروطه به اینجا پناه می آوردند.
وی با اشاره به همراهی هایش با موریس کاپیتورن گزارشگر ویژه سازمان ملل گفت: 8 کشور از جمله ایران جزو لیست سیاه آمریکا بودند و به همین دلیل گزارشگر ویژه داشتند اما عربستان سعودی و مصر در این لیست نبودند. خود کاپیتورن در بسیاری از صحبت هایش گفته بود انتخاب گزارشگر ویژه یک حرکت سیاسی است. در دوران خاتمی من 4 بار و آقای کاپیتورن 2 بار به ایران رفتیم. ایران از سیاسی شدن کار کمیسیون حقوق بشر انتقاد می کرد و اینکه چرا به عربستان و مصر نمی پردازند. کار کمیسیون به جایی کشید که اعتبار سازمان ملل را برای کار حقوق بشر زیر سوال برد. به همین دلیل آن را جمع و جور کردند و اصلاً برداشتند. در پی ممانعت از ورود این جاسوسان آمریکایی به ایران، شیرین عبادی و گروهک همسو با وی (کانون مدافعان حقوق بشر) در پوشش دفاع از حقوق بشر ادامه ماموریت هیکس را برعهده گرفت.
منبع خبر
-احمدی نژاد در سال 1392: من نه استاندار بودم نه شهردار بودم و نه رئیس جمهور بودم من هیچ کدام از این ها نبودم من فقط اشتباهی بودم!?>
فکر می کنم پس ازپایان سریال مرد هزار چهره اولین پیامک طنزی که برام اومد همین بالایی بود،ازاین دست پیامک ها کم به دست من نمی رسد و من هم مثل بقیه می خندم و برای دوستام می فرستم و...،اما نمی دونم این آخری چرا یه جورایی من رو به فکر واداشت،...من اشتباهی بودم.
چند وقت پیش بابام (دکتر احمدی نژاد) تعریف می کرد که یکی از این آقایون بهش گفته بودکه می دونی مشکل شما چیه؟ و بعد ادامه داده بودکه مشکل شما اینه که خارج از دایره هستی برای همین هم هست که چپ و راست ، مدعیان اصولگرایی و اصلاح طلبی {داخل دایره ای ها!!}باهات این طوری برخورد میکننn. تواین سه سال به واسطه اخباری که به دست ما می رسید و شرایطی که یک نفر مثل من دارد واقعا به این نکته پی بردم که احمدی نژاد اشتباهی رئیس جمهور شد!آخه نمی شود که یکی بیاید همین جوری بخواهد نون ها رو آجر کنئ ، زنجیر اون دایره رو پاره کند و بخواهد که به سمت عدالت(به سمت عدالت) حرکت کند و نخواهد در این بین سهم دوستان داخل دایره را بدهد ، کسی بیاید که نخواهد ...،
خلاصه این که تو این دوره زمونه که اتحاد یک حرکت کمیاب اجتماعی است با کمی دقت می توان شاهد شکل گیری یک اتحاد بزرگ اصول گرنمایان(+)اصلاح طلب نمایان_ در جهت دوختن و اتصال نقاط آسیب دیده دایره و همچنین بیرون انداختن نفوذی های احمدی نژادی در دایره_بود که خوشبختانه فکر می کنم این اتحاد تا سال آینده به 100% برسد.
احمدی نژاد اشتباهی بود چون معادلات نباید اینجوری جواب می داد و اشتباهی بود چون صاحبان اصلی این انقلاب (مردم) حامی او بوده وهستند و اشتباهی خواهد بود تا وقتی بخواهد با مردم باشد.
از سال 1376 این خاتمی و امثال وی نبودند که بر کشور اسلامی عزیز ما مسلط شدند بلکه یک عده تندرو منافق از سازمان مجاهدین و مشارکت که هدف اعلام شده آنها حذف شورای نگهبان و تضعیف ولایت فقیه و در نهایت امریکایی کردن کشور بود بر امورات ما حکمرانی کردند. این عده مجددا در انتخابات دهم با حمایت های امریکا و اسرائیل و شرایط تخریب بی امان دولت نهم در رسانه های داخلی به پیروزی امیدوار شده اند و مردم را با به صحنه آوردن خاتمی و میرحسین موسوی به بازی گرفته اند. آنها می دانند که اگر میرحسین موسوی را به قدرت برسانند هم دوباره به نان و نوایی می رسند و هم شعار اربابشان امریکا مبنی بر هر کسی غیر از احمدی نژاد محقق می شود.
به هر حال در دوران حاکمیت اصلاح طلبان تندرو، چقدر دین ما را غریب کردند و به قرآن و پیامبران و امامان عظیم الشأن اهانت کردند؛ خواستم مطلب مفصلی در این باره بنویسم اما بنا به دلایلی، چیکده ای از گفته های دگر اندیشان و نگاهی گذرا و کوتاه به تهاجمات مطبوعات شبهه افکن را برای شما می آورم.
«پیشاپیش از اینکه احوالات شما خوانندگان عزیز را آزرده خاطر میکنم، پوزش می طلبم»
ابراهیم اصغرزاده: حتی علیه خدا هم می توان تظاهرات کرد ... ("کیهان" 6/2/77)
صادق زیباکلام: نفی خطوط قرمز و انکار فصل الخطاب ها ضروری است، خطوط قرمز باید پاک شود.("توانا" مرداد 77)
بهاءالدین خرمشاهی: کافر و بی دین هم خودی است. قرآن هم فرمود «لکم دینکم ولی دین» بنی آدم اعضای یک دیگرند.("صبح امروز" شهریور 78)
شیرین عبادی: صحت قصه ی حضرت یوسف در قرآن کریم، از محالات است.("صبح امروز" خرداد 78)
عبدالکریم سروش: قرائت های مختلف از دین زدودنی نیستند و همه را باید به رسمیت شناخت.("ایران" 12/10/78)
عبدالکریم سروش: در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است.("صبح امروز" شهریور 78)
نوشین احمدی خراسانی: مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است.("جامعه سالم" تیر 77)
رضا خاتمی: دوران مدرن، دوران حکومت و رهبری عقل است و دین باید به عرصه زندگی خصوصی باز گردد.("راه نو" 22/4/79)
ابراهیم یزدی: چون دین و سیاست از هم جدایند، حکومت دینی هم غلط است.("پیام مهاجر به نقل از کیهان" 22/4/79)
شیرین عبادی: حقوق بشر هم بر دین مقدم است، هم بر قانون اساسی.("نشریه آبان شماره 143" 28/6/78)
محمد کاظم محمدی اصفهانی: دین خط و مرز قرمز و منطقه حفاظت شده ممنوعه ندارد.("ایران" 24/4/79)
الهه کولایی: ذخائر فقه شیعه به انتها رسیده است. ("کیان" بهمن/77)
عطاءالله مهاجرانی: نظریه غیرت دینی ویران کننده اندیشه و فرهنگ و تمدن است.("آریا" 16/1/79)
جامعه سالم: مظاهر دینی نماد عقب افتادگی است ... (تیر 78)
پیام هاجر: مراجع حق ندارند حکم به وجوب شرکت مردم در انتخابات بدهند.(12/8/77)
پیام زن: در فرهنگ ملی ما چادر یک حجاب برتر نیست. در حالت گذرا از سنت به مرحله مدرنیته هستیم که زنان مشارکت های بیشتری در جامعه پیدا می کنند و می روند که سنت های متعلق به گذشته را پس بزنند.(28/9/77)
صبح امروز: تفکر شیعی گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است.(22/8/78)
خرداد: هیچ مسئله قطعی در اسلام نداریم.(10/7/78)
عبدالکریم سروش: ائمه صلوات الله علیهم نیز در بُعد ظاهری و حکومت که در واقع زعامت دنیوی است، از خطا مصون نمی باشند.("کیان" شماره 44)
عبدالکریم سروش: به نظر من گفتار فاطمه که بهترین زنان کسانی اند که (لا یرین احداً و لا یراهنّ) و رفتار او فاطمه در پنهان شدن از مقابل فرد نابینا نمی تواند الگوی رفتاری زنان ما باشد. ("نشریه زنان شماره 59" دی 78)
توانا: معصومان هم به حقیقت دست نیافته اند. (22/6/77)
محمد مجتهد شبستری: در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم حجت نیست.("نشریه کیان، شماره 45" بهمن/77)
محمدمهدی فولادوند: عمر نوح پیامبر 60 الی 70 سال بوده است و 950 سال، عمرِ خاندان نوح بوده است، واقعا بعید است یک شخص 950 سال عمر کند.("صبح امروز" 19/10/78)
محسن کدیور: معصومین فقط در کلیات و اصول اسوه اند نه در فروع و جزئیات.("کیان" بهمن 77)
عزت الله سحابی: آدم و حتی معصومین(ع) خود به خود بدون نظارت مردم و به طور اصولی، در معرض انحراف هستند.("عصر آزادگان" 16/10/78)
آبان: نظریه حکومت اختصاصی قابل تفویض شده از طرف خداوند به انبیاء، دلیل قابل دفاع ندارد.("شماره 121" 28/1/79)
نقل از وبلاگ یادداشتهای یک آقا زاده
در روزهای پایانی ریاست جمهوری خاتمی بود که هاشمی رفسنجانی با رضایت از عملکرد دولت اصلاحات اعلام کرد که رئیس این دولت در مسیر سیاستهای دوره مسؤولیت او پیشرفت کرده و گفت: «شاید اگر من هم میخواستم ادامه دهم به همینجا میرسیدم.» اما اگر حتی این اظهار نظر صریح هم نبود، حضور مردان هاشمی در پست های کلیدی دولت خاتمی تداوم مسیر دولت سازندگی را تضمین می کرد.
در حالی که رای مردم در دوم خرداد 76 "نه" به رویکردهای سیاسی و اقتصادی دولت هاشمی تفسیر شد اما نیروهای هاشمی که تحت عنوان کارگزاران وارد میدان شده بودند، مجدداً در دوره خاتمی بر کشور مسلط شدند و نه تنها هیچ اصلاحاتی در کشور انجام نشد، بلکه نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی در کشور اوج گرفت.
کارگزاران که پیروزی خاتمی را مدیون تلاشهای خود و در عین حال دفاع تلویحی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه پیش از انتخابات می دانستند، قصد عزیمت به کابینه را کردند و خاتمی هم که از پس حادثه و با حمایت های آنها قدرت را به دست گرفته بود، آنها را از غنائم این پیروزی بی نصیب نگذاشت.
محمد کردبچه که از وی به عنوان پدر بودجهریزی ایران یاد میشود در پاسخ به برخی انتقادهای مطرح، با دفاع از بودجه 88، درآمدهای پیشبینی شده در لایحه بودجه 88 دولت را کاملا " قابل تحقق دانست. ادامه مطلب...